[ad_1] به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از عصرایران، بهار سال 1943 و در اوج جنگ جهانی دوم بود که دو خلبان (از اعضای نیروی هوایی اتحاد جماهیر شوروی)، هواپیماهای دو باله پولیکارپوف پی او- 2 خود را بر فراز نقطه اتصال یکی از راه آهن های شوروی هدایت می کردند. جالب است بدانید که این […]
[ad_1]
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از عصرایران، بهار سال 1943 و در اوج جنگ جهانی دوم بود که دو خلبان (از اعضای نیروی هوایی اتحاد جماهیر شوروی)، هواپیماهای دو باله پولیکارپوف پی او- 2 خود را بر فراز نقطه اتصال یکی از راه آهن های شوروی هدایت می کردند. جالب است بدانید که این هواپیماها عمدتا از تخته چند لایه و نوعی پارچه برزنتی ساخته شده بودند. پرواز آنها تا پیش از مواجهه با مجموعه ای از بمب افکن های آلمانی (چهل و دو فروند)، یک گشت و گذار هوایی معمول محسوب می شد. جالب است بدانید که حداکثر سرعت هواپیماهای مذکور از سرعت واماندگی (واماندگی از اصطلاحات هوانوردی است که در آن جریان هوا از لایه مرزی سطح هواپیما مانند بال ها جدا شده و اصطکاک با هوا افزایش می یابد) هواپیماهای نازی کمتر بود و به همین دلیل دو خلبان شوروی می توانستند با چالاکی بیشتری نسبت به مهاجمین، پرنده های خود را مانور دهند. بدین ترتیب پیش از آن که بال یکی از هواپیماهای شوروی توسط آتش دشمن مورد اصابت قرار گیرد، دو فروند از هواپیمای نازی سقوط کردند. هواپیمای آسیب دیده شوروی نیز توانست به فرودی موفقیت آمیز را تجربه کند.
مردمی که روی زمین شاهد این زد و خورد بودند، به یاری خلبان صدمه دیده شتافتند. این خلبان کسی نبود جز Tamara Pamyatnykh، یکی از اعضای هنگ 588 ام بمب افکن شبانه نیروهای هوایی شوروی. هنگ 588 ام متشکل از نیروهای خانمی بود که طی دوره ای چهار ساله، 30،000 ماموریت را به انجام رسانده و در حمله به ارتش آلمان جمعا 23،000 تن بمب پرتاب کردند. اعضای هنگ که معمولا سنی بین 17 الی 26 سال داشتند با استفاده از هواپیماهای ساخته شده از تخته چند لایه و پارچه برزنتی (بیشتر برای اهداف آموزشی کاربرد داشتند)، به پروازهای شبانه می پرداختند. آنها غالبا ماموریت های خود را به گونه ای پنهانی دنبال می کردند. بدین ترتیب که در مجاورت اهداف، موتورهای خود را به حالت تعلیق درآورده و از نقاط رها سازی بمب به دشمن نزدیک می شدند. رویکرد نام برده منتج به تولید صدای کمی همانند “دسته جاروی جادوگر” می شد و به همین دلیل نازی ها خلبانان زن جنگنده های شوروی را Nachthexen به معنای جادوگران شب صدا می زدند. از نظر نازی ها، جادوگران شب بسیار منفور و حتی ترسناک بودند. اگر خلبانی آلمانی موفق به هدفگیری و نابودی پرنده یکی از جادوگران شب می شد، به طور خودکار صلیب آهنین (نشان نظامی کشور آلمان) را دریافت می کرد. جادوگران شب هیچ راداری برای یافتن راه خود در آسمان تاریک شب نداشتند و این کار را با استفاده از نقشه های کاغذی عادی انجام می دادند. از طرفی در صورت اصابت گلوله، هواپیماهای آنها مانند سازه هایی کاغذی آتش می گرفتند. اما خطرات متعدد و ریسک بالای پرواز به ویژه در شب، مانع از فعالیت و فداکاری جادوگران شب نمی شد.
خلبان دیگری که در کشمکش هوایی سال 1943 حضور داشت، Nadezhda Popova (فرمانده یکی دیگر از هنگ های بمب افکن شبانه نیروهای هوایی شوروی که گروه تحت فرمان وی در مجموع 852 ماموریت را در کارنامه نظامی خود به ثبت رساند) نام دارد. Popova که یکی از مشهورترین چهره های جادوگران شب شناخته می شود و شمار زیادی از نیروهای نازی را با حملات هوایی شبانه خود سرنگون ساخته است، در هشتم ژوئیه در 91 سالگی درگذشت. وی در شمار نخستین خلبانان زنی بود که برای خدمت به ارتش شوروی طی جنگ جهانی دوم داوطلب و تبدیل به فرمانده یکی از واحدهای عملیاتی نیروی هوایی (هنگی متشکل از بانوان نظامی) شد. همانطور که گفته شد، او در 852 ماموریت جنگی حضور داشت که 18 تای آن در یک شب انجام شد. Popova همچنین مفتخر به دریافت عنوان “قهرمان اتحاد جماهیر شوروی” شد که یکی از بالاترین نشان های افتخار کشور در آن زمان به شمار می رفت.
Nadezhda Popova در 17 دسامبر سال 1921 در محلی که امروز تحت عنوان اوکراین می شناسیم، متولد شد. وی قصد داشت در آینده معلم و یا پزشک شود، تا این که یک هواپیما در نزدیکی خانه وی فرود آمد و او توانست با خلبان ملاقات کند. Popova: “تصور می کردم که تنها خدایان قادر به پرواز هستند! برایم تعجب آور بود که آن مرد می توانست به تنهایی سوار بر هواپیمای خود شده و پرواز کند”. این ملاقات نیروی محرکه ای برای پیوستن وی به یک باشگاه پرواز و پس از آن نیز فارغ التحصیلی از مدرسه هوانوردی شد. زمانی که جنگ آغاز شد Popova به عنوان یک مربی کار می کرد. او گفته است که به دنبال از دست دادن برادر خود در جنگ و همچنین مشاهده آزار و اذیت مردم توسط آلمان ها، به ارتش پیوست. Popova: “من هواپیماهای آلمانی را می دیدم که در امتداد جاده های ما حرکت می کردند و مردمی را که خانه هایشان را ترک کرده بودند، با مسلسل های خود هدف قرار می دادند. دیدن چنین صحنه هایی باعث می شد به مبارزه با آنها تشویق شوم”
در جریان جنگ، Popova در بلاروس، لهستان و آلمان به ایفای نقش نظامی خود پرداخته است. در سال 1942، زمانی که در قفقاز شمالی همراه با نیروی پیاده نظام مجبور به عقب نشینی شد، با همسر آینده خود Semyon Kharlamov ملاقات کرد. لازم به ذکر است که وی نیز یک خلبان بود. آنها سالیان سال تا پس از مرگ Kharlamov با یکدیگر زندگی کردند و حاصل این ازدواج نیز پسری بود که بعدها تبدیل به ژنرالی قابل در نیروی هوایی بلاروس شد.
[ad_2]
Source link