میرسلیم: مشکل پیشکسوتان اصول‌گرا هستند
میرسلیم: مشکل پیشکسوتان اصول‌گرا هستند

[ad_1] سرویس سیاسی فردا؛ جعفربرزگر: مصطفی میرسلیم از دیدگاه برخی تحلیل‌گران پدیده انتخابات اردیبهشت ۱۳۹۶ بود چرا که برای اولین بار از طرف حزب قدیمی موتلفه وارد عرصه انتخابات شد و بر خلاف انتظار‌ها توانست عملکرد قابل قبولی از خود در مناظرات انتخاباتی و کمپین های تبلیغاتی بر جای بگذارد. میرسلیم که بعد از کسب تجربه […]

[ad_1]

سرویس سیاسی فردا؛ جعفربرزگر: مصطفی میرسلیم از دیدگاه برخی تحلیل‌گران پدیده انتخابات اردیبهشت ۱۳۹۶ بود چرا که برای اولین بار از طرف حزب قدیمی موتلفه وارد عرصه انتخابات شد و بر خلاف انتظار‌ها توانست عملکرد قابل قبولی از خود در مناظرات انتخاباتی و کمپین های تبلیغاتی بر جای بگذارد. میرسلیم که بعد از کسب تجربه در پست‌های مختلف اجرایی و فرهنگی از اول انقلاب در آن ها حضور داشته است اینک به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از اعضای شاخص حزب موتلفه اسلامی فعالیت می کند یکی از افرادی تاثیر گذاری است که در مورد آسیب شناسی جریان اصولگرایی نظرات او باید مدنظر قرار گیرد. از همین رو با او به گفت وگو نشستیم تا نقد های میرسلیم به عملکرد جریان اصولگرایی را بشنویم.
میرسلیم

اصولگرایان موفقیت خود را با معیار رای نمی سنجند

فردا: جریان اصولگرایی در چند انتخابات اخیر به موفقیت نرسیده و شکست خورده است. شما این شکست‌ها را موردی تحلیل می‌کنید یا معتقد هستید این شکست‌ها روندی است که در نتیجه از دست رفتن پایگاه اجتماعی جریان اصولگرایی رخ داده است؟

اصولگرایى حقیقى جریانى  با سابقه طولانى، متکى بر اعتقاد به وحى و کتاب خدا به عنوان حقیقت عبودیت و فطرت است؛ حقیقت عبودیت در این است خدا را مالک و مدبر و مدیر بدانىم؛ پس اصولگرایى جریانى فرهنگى و اندیشه اى با آثار سیاسی وتبعات اجتماعی است است. با بعثت پیامبر اسلام و مطرح شدن شعار قولوا لا اله الا الله تفلحوا، یعنى نجات و رستگارى و پیروزى فقط بر مبناى توحید و اخلاص، اصولگرایى وارد مرحلۀ نوینى شد. جریان اصولگرایى را در ایران، بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، معتقدان به انقلاب و ارزش هایى که به خاطر آن‌ها انقلاب اسلامى رخ داد، شکل دادند. آن‌ها موفقیت خود را با معیار رأى آورى در انتخابات نمى سنجند تا اگر رأى نیاوردند خود را شکست خورده تلقى کنند چنانکه رأى نیاوردن على علیه السلام را در سقیفه و شهادت امام حسین و یارانش را در کربلا، که الگوى اصولگرایانند، شکست نمى نامند. براى آن‌ها شناخت تکلیف و عمل به آن پیروزى است خواه توأم با رأى اکثریت مردم باشد خواه نباشد.

اما طیف اصولگرا دسته اى از افراد و گروه هایند که یا خود را اصولگرا مى دانند یا اصطلاحاً منتسب به اصولگرایى اند و در زمرۀ آن‌ها دسته بندى شده اند: هیئت هاى مؤتلفۀ اسلامى، جامعۀ روحانیت مبارز تهران، جامعۀ اسلامى دانشگاهیان، جامعۀ مدرسین قم، حزب جمهورى اسلامى، جبهۀ پیروان خط امام و رهبرى… و اخیراً جبهۀ پایدارى، جبهۀ مردمى نیروهاى انقلاب یا “جمنا”.. حضور طیف یا جناح مشهور به اصولگرا در انتخابات، بنابراین، به مفهوم حضور جریان اصولگرایى متحد و یکپارچه نیست؛ اصولگرایان در عمل این‌ها چند دسته اند: ١) پایبندان یا وفاداران عملى به انقلاب اسلامى و ارزش هاى آن بویژه خط ترسیم شده از سوى امام خمینى رحمة الله علیه. ٢) رویگردانان یا کسانى که از اصولگرایى تبرى جسته و خود رامستقل از جریان اصولگرایى نامیده اند، هرچند منکر اصول دین نشده اند. ٣) مشروط شده ها یا کسانى که قائل به وجود جریانات افراطى و تفریطى در اصولگرایى شده و متقابلاً خود را معتدل نامیده اند؛ ۴) همچنین شخصیت‌ها و گروه هایى که مشهور به حضور در میان طیف اصولگرایانند ولى در سالهاى اخیر مرتکب خلافهاى متعدد و حتى خودکامگى شده اند که به آبروى اصولگرایان صدمه زده و البته بر نتایج انتخابات هم اثر گذارده است.

جریان اصولگرایی فاقد رهبر سیاسی مشخص است/ جمنا دارای نواقص متعدد است

فردا: اصولگرایان دلیل شکست‌های خود را در انتخابات گذشته مخصوصا سال ۹۲ را عدم وحدت می‌دانستند؛ جمنا شکل گرفت تا این وحدت شکل بگیرد. ارزیابی شما از عملکرد جمنا چیست و چه آینده‌ای برای جمنا متصور هستید آیا می‌خواهد به عنوان حزب ادامه حیات بدهد یا همین حالت جبهه‌ای خود را حفظ کند؟

جریان اصولگرایى در حال حاضر فاقد رهبرى سیاسى مشخص و مورد قبول همه اصولگرایان است و طبیعتاً تشتت آرا و سلایق سیاسى مختلف در آن مشاهده مى شود که باعث تضعیف حرکت جمعى آن شده است. افرادى از طیف اصولگرا در جمنا با نیتِ به وحدت رساندن مجموعۀ اصولگرایان دور هم جمع شدند و با توجه به ریشۀ این جریان که طبیعتاً دینى است، دست به اقدامى تشکیلاتى زدند که داراى نواقص متعدد بود و هنوز برطرف نشده است. با فرض رفع آن نواقص، جمنا مى تواند در نیل به اهداف سیاسى خود به موفقیت هایى دست یابد. بدان منظور لازم است الف) اخلاص در عملکرد‌ها حفظ شود، یعنى هر روشى را نمى توان به نام اصولگرایى بکاربست. ب) خلوص در یارگیری‌ها مراعات شود، یعنى هر فرد یا گروه مشهور ولى متخلف و منحرف را نمى توان دعوت کرد. ج) اقدامات تشکیلاتى باید طبیعى باشد و نه فرمایشى و گزینشى تا بتواند منجر به موفقیت شود.

امیدوارم فعالیت های احزاب گسترش پیدا کند

فردا: یکی از اتفاقات مبارک انتخابات ۹۶ حضور شما به عنوان نامزد حزب مؤتلفه بود که نوید گسترش فعالیت‌های حزبی در کشور است؛ آیا این روند از سوی احزاب، یعنی معرفی نامزد ادامه خواهد داشت و شما حضور خودتان در انتخابات ۹۶ و عملکرد حزب مؤتلفه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر بخواهیم کشور را برمبانى مردم سالارى دینى اداره کنیم باید احزاب واقعى و نه فقط تشکلهاى شبِ انتخابات، وارد صحنه شوند و مسئولیت بپذیرند تا مردم بدانند با چه گروه متشکل و چه برنامه و چه تعهدى سر و کار دارند. من امیدوارم کارى را که در ١٣٩٦ در حزب مؤتلفه آغاز کردیم در کشور ادامه یابد و انتخابات از وضع ناهنجارى که پیدا کرده است خارج شود و اصلاح گردد. خود من بر همین اعتقاد تا کنون چند تذکر به وزارت کشور داده ام که تا دیر نشده دست به کار اصلاح قانون انتخابات، با اتکا بر سیاستهاى کلى مصوب، بشوند.

حضور نامزد مؤتلفه با پشتیبانى حزب براى بیان حقایق حاکم بر کشور و ارائۀ برنامه مفید بود. این تجربۀ اول ما در حزب بود که مستقلا اقدام کنیم و ان شاءالله از آن تجربه براى بهبود فعالیت‌ها در آینده استفاده خواهیم کرد.

 

میرسلیم

اگر کسانی نمی خواهند در بین اصولگرایان بمانند آزادند

فردا: آقای قالیباف نامه‌ای تحت عنوان نواصولگرایی منتشر کرد؛ نظر شما در مورد این نامه چیست؟ و به نظرتان راه حل مناسبی برای آسیب‌های جریان اصولگرایی است؟

اصولگرایى از زمان حضرت آدم علیه السلام مطرح بوده و با بعثت پیامبر اکرم شکل قطعى خود را یافته است. به نظر این جانب پیشوند یا پسوند زدن به آن مهمل است و اگر کسانى نمى خواهند در طیف اصولگرایى بمانند آزادند شعار و نام خاص خودشان را انتخاب کنند. اصولگرایى فى نفسه کمبودى ندارد، مشکل در عملکرد افراد به اصطلاح اصولگرا است و نه جریان اصیل اصولگرایى و باید افراد عملکرد خود را اصلاح کنند. 

اصولگرایان نباید اشتباهات هیچ نهادی را توجیه کنند

فردا: نسبت جریان اصولگرایی با نهاد‌های حاکمیتی مثل شورای نگهبان، سپاه، قوه قضاییه و.. چیست؟ چرا که در افکار عمومی اصولگرایان همیشه حامی و به نوعی مدافع  اشتباهات این نهاد‌ها قلمداد می‌شوند؛ نظر شما  در این مورد چیست؟

دفاع از خطا و تخلف و اشتباه و توجیه آن برخلاف اصولگرایى است و اصولگرایان چه فرداً و چه به صورت گروه یا حزب از هرگونه اشتباه تبرى جسته و عملکردهاى توأم با خطا و تخلف را انتقاد کرده اند و مى کنند ولى این به مفهوم افشاگرى وحشیانه نیست. نقادى نباید بدون مراعات موازین شرعى و قانونى انجام گیرد.

پیشکسوتان اصولگرا جای خود را به جوانان بدهند

فردا: چرا جوانان در جریان اصولگرایی رشد نمی‌کنند و کادر سازی در جریان اصولگرایی اتفاق نمی‌افتد؟

جوانان اصولگرا حرمت انقلابیون با سابقه را نگه می دارند و کمتر تظاهر مى کنند. من فکر مى کنم مشکل نزد پیشکسوتان اصولگرایى است که باید عملا مشوق جوانان رشد یافته در صحنۀ اصولگرایى، بشوند و جاى خود را به آن‌ها بدهند؛ این روشى بود که ما در رفتار مرحوم عسکراولادى مشاهده کردیم و باید به او تأسى کنیم.

ادعاهای احمدی نژاد قابل بررسی است

فردا: نظرتان در مورد اقدامات احمدی نژاد و نقد‌های او به قوه قضاییه چیست؟

روش افشاگرى بدون طى مراحل قضایى، در مردم سالارى دینى، مردود است و متأسفانه ایشان حدود آن را مراعات نکرده است و باید خود را اصلاح کند. ما در جمهورى اسلامى بن بست نداریم و هر مشکلى راه حل مناسب خود را دارد و هیچ گاه نباید براى رسیدن به هدفى، حتى مقدس، از روشى ناشایست استفاده کرد. ادعاهاى ایشان قابل بررسى است؛ اگر ایشان صادقانه در فکر اصلاح بود مى توانست موضوع را در مجمع تشخیص مصلحت نظام که خود عضو آن است، مطرح کند.

[ad_2]

Source link