[ad_1] خود بزرگ بینی بیماریای است که هم میتواند جنبه روانشناختی داشته باشد و هم ممکن است بر اثر ضایعات مغزی به وجود آید که این نوع آن قابل درمان است. خود بزرگ بینی جزئی از علائم بالینی است که شخص مبتلا، به جنونِ توانایی دچار میشود که گمان میکند قادر است تا هر کاری […]
[ad_1]
در تحلیل رفتاری خودبزرگ بینان، بر اثر پنهان شدن پشت ناتواناییها و ارضای غرور شخصی، رفتارهای تهاجمی و طلبکارانه دیده میشود.
در این صورت آیا امکان آسیب جدی از سوی آنان وجود دارد؟
خود بزرگ بینی اپیدمی هم دارد. اشخاص ضعیف در خانواده یا محیط، از بزرگان قوم یا قدرتمندان الگو میگیرند. شیوع این بیماری باور خود بزرگ بینی را در تمام جامعه تقویت میکند که نتیجه شوم آن حافظه کاذب جمعی است، یعنی از روانشناسی فردی به روانشناسی جمعی تعمیم مییابد. در تاریخ نیز این اتفاق بارها افتاده است.
ناپلئون بناپارت درباره تسخیر ایتالیا میگوید آنها هیچ قدرتی نداشتند و فقط گمان میکردند که قوی هستند از این رو ایتالیا، در کمتر از ۲۴ ساعت پس از حمله نیروهای فرانسوی تصرف شد. خب این شکستها حاصل نوعی آگاهی کاذب و خود بزرگ بینی ست که برخی به آن دچار میشوند.
آگاهی و نقد، تا چه میزان در علاج بیماری خودبزرگ بینی تاثیر دارد؟
آقای دکتر، خود کوچک بینی نیز، عامل باز تولید خودبزرگ بینی است. به لحاظ روانشناختی این پدیده قابل توضیح است؟
بله خود کوچک بینی هم از مجموعه عواملی است که همگی دست به دست هم میدهند تا بیماری خودبزرگ بینی به وجود میآید. خود بزرگ بینی پروسهای است که بر اثر عدم شناخت انسان از خود آغاز میشود. اگر کسی جایگاه واقعی خود را نشناسد و نداند که چه میتواند بکند و چه کارهایی را نمیتواند انجام دهد، دچار توهم خود بزرگ بینی میشود. همانطور که اشاره شد برای جبران ناتوانایی هایش ابتدا پیلهای دور خود میتند، یک ساختار توهمی ایجاد میکند که در آنجا مینشیند و به خیال خود رفع مشکلات و معضلات میکند. جالب است خیلی از فلاسفه هم دچار این مشکل میشوند. خودبزرگ بینیای که بر اثر خود کوچک بینی به وجود میآید مدام رشد میکند و در حرکتی همچون طوفان ویرانگر خواهد شد.
گفتی، باور کردم.
اصرار کردی، شک کردم.
قسم خوردی، فهمیدم دروغ میگویی!
سخن پایانی
پیشوای ششم شیعیان امام صادق (ع) میفرمایند: هیچ کس بزرگی نفروشد مگر به سبب حقارتی که در نفس خویش احساس میکند.
منبع: راستینه
[ad_2]
Source link