[ad_1] حمله به نفتکش سابیتی، آخرین حلقه از زنجیره حوادث مشکوک دریایی آفتابنیوز : حمله به نفتکش سابیتی که روز جمعه نوزدهم مهرماه رخ داد، آخرین حلقه از زنجیره حوادث مشکوک دریایی به شمار می آید که طی ماه های گذشته به وقوع پیوسته است. به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه، بررسی های شرکت ملی […]
[ad_1]
حمله به نفتکش سابیتی، آخرین حلقه از زنجیره حوادث مشکوک دریایی
حمله به نفتکش سابیتی که روز جمعه نوزدهم مهرماه رخ داد، آخرین حلقه از زنجیره حوادث مشکوک دریایی به شمار می آید که طی ماه های گذشته به وقوع پیوسته است.
به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه، بررسی های شرکت ملی نفتکش نشان می دهد سابیتی از مکانی نزدیک به کریدور عبوری این نفتکش از شرق دریای سرخ، دو بار و به فاصله حدود نیم ساعت مورد هدف قرار گرفته و آسیب دیده است.
بنا بر اعلام شرکت ملی نفتکش، نشت نفت از مخازن سابیتی مهار شده، وضعیت ایمنی آن مطلوب است، سرنشینان آن آسیبی ندیده اند و انتظار می رود این نفتکش تا یک هفته آینده به آب های ایران برسد.
با این حال، دبیر شورای عالی امنیت ملی در زمینه تبعات این رخداد هشدار داده است. «علی شمخانی» یک روز پس از این حادثه اعلام کرد «ناامن سازی آبراه های بین المللی، مخاطرات نگران کنندهای را برای اقتصاد جهانی بدنبال خواهد داشت و مسوولیت عواقب آن متوجه برنامه ریزان، مجریان و پشتیبانی کنندگان از اینگونه اقدامات تحریک آمیز خواهد بود.»
دبیر شورای عالی امنیت ملی همچنین تصریح داشته «سرنخهای اصلی ماجراجویی خطرناک حمله به نفت کش ایرانی سابیتی در دریای سرخ به دست آمده و ایران این موضوع را بدون پاسخ نمیگذارد.»
سابیتی تنها شناوری نیست که طی ماه های اخیر هدف این ماجراجویی ها قرار گرفته است. نفتکش های «هپینس» و «هلم» نیز در اردیبهشت و مردادماه سال جاری در فاصله ای حدودا ۷۰ مایلی از بندر جده و در دریای سرخ به سرنوشت سابیتی دچار شدند.
هر چند مسوولان جمهوری اسلامی از کشوری خاصی به عنوان عامل این حملات نام نبرده اند اما سعودی ها به این حادثه واکنش نشان داده و هر گونه دست داشتن در حمله به شناورهای ایرانی را رد کرده اند.
«عادل الجبیر» وزیر مشاور در امور خارجی کابینه سعودی دیروز در جمع خبرنگاران اظهار داشت کشورش دست به حملاتی به این شکل نمی زند. به گفته وی «روش کار ما این گونه نیست و در گذشته نیز چنین نبوده است.»
دور تازه ماجراهای دریایی در مهمترین گذرگاه انرژی جهان از اردیبهشت ماه آغاز شد و مهمترین رخداد طی این ماه حمله به پایانه نفتی «الفجیره» امارات بود. در حادثه الفجیره دو نفتکش سعودی، یک نفتکش نروژی و یک نفتکش اماراتی با خساراتی ناشی از انفجار روبرو شدند. این حادثه تلفات جانی در پی نداشت و باعث نشت محموله یا سوخت نفتکشها نیز نشد.
پس از این رخداد بود که انگشت اتهام جبهه ضدایرانی به سمت ایران نشانه رفت اما بررسی اسناد ادعایی در مورد دست داشتن ایران در این رخدادِ پرابهام و مشکوک در مجامع بین المللی به ویژه شورای امنیت خلاف این ادعا را به اثبات رساند.
پس از آن و در بیست و سوم خردادماه امسال یعنی دقیقا زمانی که نخست وزیر ژاپن در تهران به دیدار رهبر انقلاب رفت، دو نفتکش حامل نفت خریداری شده از سوی این کشور در دریای عمان هدف عملیاتی خرابکارانه قرار گرفت.
نفتکش سابیتی
پس از این حادثه بود که آمریکایی ها بر شدت حملات و اتهامات خود علیه جمهوری اسلامی ایران افزوده و کوشیدند تهران را عامل ایجاد ناامنی در آب های جنوبی خاورمیانه قلمداد کنند.
مجموعه رخدادهای اخیر برای بسیاری این پرسش را به وجود آورده که ایجاد اغتشاش و آشفتگی در آبراه های بین المللی به ویژه مسیرهای منتهی به تنگه هرمز و کریدورهای شرقی- غربی پیرامون خاورمیانه برای کدام بازیگر مطلوب است و تامین کننده منافع چه کشوری است؟ به عبارتی باید دید که کدام بازیگر کمترین آسیب را از هرج و مرج متحمل شده و بیشترین سود را عاید خود می سازد.
مجموعه منافع واشنگتن شامل ضربه زدن به تجارت ایران، استفاده از هرج و مرج ها برای اتهام زنی به تهران، گسترش ناامنی در منطقه جهت چپاول کشورهای عربی به بهانه تامین امنیت و در نهایت ضربه زدن به قدرت های اقتصادی رقیب به ویژه چین، آمریکا را به عنوان اصلی ترین بازیگر بهره ور از اغتشاش در مسیرهای دریایی بین المللی مطرح می سازد.
طی ماه های پس از تحریم نفتی جمهوری اسلامی ایران، برخی مشتریان سابق نفت ایران با پیشنهادهای متعدد و مصرانه شرکت های آمریکایی برای جایگزینی نفت کشورمان مواجه شدند. از جمله گزارش گمرک کره جنوبی نشان می دهد که خرید نفت این کشور به عنوان پنجمین وارد کننده نفت جهان از آمریکا در مردادماه سال جاری نسبت به سال گذشته ۶۲ درصد افزایش یافته است.
به همین ترتیب آمریکایی ها کوشیده اند کاهش صادرات نفت ایران را با منابع خود جبران کنند. به گزارش برخی منابع، یکی از دلایل توجیه کننده خرید نفت از آمریکا به رغم کیفیت ناهمخوان آن با پالایشگاه های مقصد و نیز قیمت بیشتر، برکنار بودن ترانزیت نفت آمریکا از مسیرهای سنتی و خاورمیانه ای است که طی ماه های اخیر با خطر درگیری، مناقشات نظامی و حتی انسداد مواجه بوده است.
برخی به این موضوع با نگاهی کلانتر و از منظر ژئواستراتژیک نگریسته و می گویند آمریکا قصد دارد با برهم زدن نظام و امنیت در آبراه های شرقی پشت اصلی ترین رقیب خود در سطح بین المللی را به خاک برساند.
چینی ها از سال ۲۰۱۳ در کنار توسعه کمربند اقتصادی جاده ابریشم، پروژه عظیم جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم را در دستورکار خود قرار داده اند تا تجارت خود را به مقصد غرب آسیا، اروپا و آفریقا گسترش دهند.
از نگاه برخی صاحبنظران مسائل بین المللی، ایجاد هرج و مرج در آبراه های شرقی به ویژه در خلیج فارس و مسیرهای منتهی به اقیانوس هند می تواند با ایجاد بن بست در یکی از اصلی ترین گذرگاه های جاده ابریشم دریایی، به شکل قطعه پازلی در کنار جنگ تجاری دولت «دونالد ترامپ» با چین قرار گیرد. قطعات دیگر این پازل را در دکترین امنیتی ترامپ و تلاش وی برای برونرفت از باتلاق خاورمیانه جهت مقابله جدی تر با پکن در شرق آسیا باید جست و جو کرد.
مجموعه منافع واشنگتن شامل ضربه زدن به تجارت ایران، استفاده از هرج و مرج ها برای اتهام زنی به تهران، گسترش ناامنی در منطقه جهت چپاول کشورهای عربی به بهانه تامین امنیت و در نهایت ضربه زدن به قدرت های اقتصادی رقیب به ویژه چین، آمریکا را به عنوان اصلی ترین بازیگر بهره ور از اغتشاش در مسیرهای دریایی بین المللی مطرح می سازد.
[ad_2]
Source link