راه‌های شناسایی علائم اختلالات روان
راه‌های شناسایی علائم اختلالات روان

[ad_1] اختلالات روان و رفتاری در تمام کشور‌ها شایع‌اند که عمدتا با مشکلاتی همراه هستند. افراد مبتلا به این‌گونه اختلالات اغلب با مسائلی از قبیل: انزوای اجتماعی و کیفیت بد زندگی روبه‌رو هستند و این درحالی است که این اختلالات خود منجر به تحمیل هزینه‌های گزاف اقتصادی و اجتماعی هم خواهند شد. مطالعات نشان داده […]

[ad_1]

اختلالات روان و رفتاری در تمام کشور‌ها شایع‌اند که عمدتا با مشکلاتی همراه هستند. افراد مبتلا به این‌گونه اختلالات اغلب با مسائلی از قبیل: انزوای اجتماعی و کیفیت بد زندگی روبه‌رو هستند و این درحالی است که این اختلالات خود منجر به تحمیل هزینه‌های گزاف اقتصادی و اجتماعی هم خواهند شد.

مطالعات نشان داده شیوع اختلالات روان از قبیل: افسردگی، اضطراب و … در شرایط بیکاری، درآمدکم، تحصیلات محدود، شرایط کاری پرتنش، تبعیض جنسیتی و شیوه‌های زندگی ناسالم بیشتر است. از آن‌جا که بسیاری از تعیین‌کننده‌های کلان بهداشت روان در سطوح مختلف حکومت پراکنده‌اند، بهبود وضع بهداشت روان هم به نوبه خود نیازمند اتخاذ سیاست‌ها و راهکار‌های مرتبط توسط سایر بخش‌ها است.

حالا در این میان، بعضی از سازمان‌ها به غیراز بخش سلامت با عوامل تاثیرگذار بر اختلالات روان و رفتاری در ارتباط‌اند؛ سازمان‌هایی که نیاز است سیاست‌ها و راهکار‌های لازم را در پیش بگیرند.

عوامل اجتماعی و تأثیرشان بر سلامت روان

بهداشت و سلامت روان مسأله‌ای مهم در جوامع است به‌طوری که گفته می‌شود هر فردی باید بتواند با داشتن بهداشت روان ظرفیت‌های خود را بشناسد و با استرس‌های طبیعی زندگی خود کنار بیاید و به‌طور موثر و مولد کار و در امور اجتماعی مشارکت کند.

بیکاری و امنیت شغلی: احساس امنیت چه در عرصه شغلی و چه در ابعاد دیگر زندگی بی‌شک در ایجاد سلامت و آسودگی روان تاثیرگذار بوده است، همان‌طور که بیکاری می‌تواند منجر به بیماری شود. اضطراب در مورد ناامنی شغلی یکی از تعیین‌کننده‌های مهم سلامتی است. ناامنی شغلی بر میزان‌های ابتلا به بیماری‌های اضطرابی و افسردگی و همچنین قلبی-عروقی و عوامل خطر آن‌ها تأثیر بسزایی دارد، البته صرف داشتن یک شغل همیشه ضامن سلامتی جسم و روان نیست و در این خصوص کیفیت شغلی هم اهمیت ویژه‌ای دارد.

آموزش و تحصیلات: ساختار و اساس بهداشت روان هر فرد در دوران کودکی شکل می‌گیرد. فقر به‌عنوان یکی از تعیین‌کننده‌های زمینه‌ای سلامت و ناخوشی به شمار آمده و سواد و تحصیلات به‌عنوان ابزاری مهم برای خروج از فقر شناخته شده است. تحقیقات در زمینه نابرابری‌های سلامت نشان داده‌اند که هرچه میزان تحصیلات کمتر باشد، وضع سلامت جسمی و روانی هم نامطلوب‌تر خواهد بود. علت این است که سواد و تحصیلات یکی از قوی‌ترین نشانگر‌های وضع اقتصادی و اجتماعی فرد است.

مسکن: مطالعات نشان داده ارتباط قوی بین محله‌ای که فرد در آن زندگی می‌کند، وضع کیفی مسکن او و سلامتش وجود دارد. از سوی دیگر دسترسی به محلی برای سکونت هم بر سلامت اثرگذار است. به‌عنوان مثال افزایش قیمت خرید مسکن و قیمت اجاره بهای آن در چندسال اخیر مشکلات سلامت، اضطراب، افسردگی بسیاری را برای افراد کم‌درآمد ایجاد کرده است، بنابراین اتخاذ سیاست‌های عمومی که بتواند تأمین‌کننده مسکن باکیفیت مطلوب و درمحله‌های مناسب برای زندگی خصوصا افراد و طبقات محروم جامعه باشد از ضروریات سلامت و ارتقای عدالت در سلامت کشور است.

حاشیه‌نشینی و مناطق محروم دورافتاده: در تمام جوامع گروه‌هایی وجود دارند که بنا به دلایل مختلف، شرایط زندگی متفاوتی با سایر افراد جامعه داشته و از بسیاری از مزایای اجتماعی که سایر افراد جامعه برخوردارند، ازجمله خدمات سلامت محروم می‌مانند مثل حاشیه‌نشین‌ها، گروه‌های مختلف قومی و… مواردی که معمولا در مقایسه با دیگران مورد غفلت قرار می‌گیرد. این قبیل محرومیت‌ها سبب محدودیت روابط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، شرایط بد کاری، حقوق نامناسب، درآمد کم و تغذیه نامناسب این گروه‌ها شده که خود می‌تواند اثرات منفی بر سلامت روان آن‌ها ایجاد کند.

حوادث و بلایا: سلامتی و زندگی بشر همواره در معرض تهدیدات و خطرات ناشی از حوادث و سوانح قرار دارد. در این میان افراد زیادی جان یا سلامتی خود را از دست داده و هر‌سال خسارات جانی و مالی زیادی به بار می‌آید. توسعه سریع اجتماعی، اقتصادی و بهره‌مندی از فناوری‌ها و امکانات جدید، بدون زیرساخت‌های فرهنگی واجتماعی و تغییر سریع الگو‌های زندگی، بدون توجه به پیش نیاز‌های ضروری برای پذیرش این دگرگونی‌ها، همگی به این منجر شده که میزان بروز حوادث عمدی و غیرعمدی، تلفات انسانی و زیان‌های اجتماعی و روانی ناشی از آن بشدت افزایش یافته و به یک مشکل جهانی و کشوری مبدل شود.

روند تصاعدی آسیب‌های ناشی از حوادث راه‌ها آن را به‌عنوان یک مشکل سلامتی جدی مطرح کرده به‌طوری‌که در سطح جهان، هر روز ٣٢٤٢ نفر در اثر آسیب‌های ترافیکی جان خود را از دست داده و بین ٢٠ تا٥٠ میلیون نفر دچار آسیب یا ناتوانی می‌شوند و آسیب‌های ترافیکی درحال حاضر در میان علل مرگ‌ومیر در جهان با سهم ٢١درصد در رتبه یازدهم قرار دارد و رتبه آن در ایران، جایگاه دوم است. همچنین با عنایت به حادثه‌خیز بودن کشور ما از نظر حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله و شیوع زیاد این حوادث نسبت به بسیاری دیگر از نقاط جهان، آمادگی و برنامه‌ریزی وسیع و همه‌جانبه کشوری در مورد این حوادث ضروری می‌کند.

محیط‌زیست: بررسی‌ها نشان داده‌اند از عواملی که موجب افزایش بیماری‌ها در سال‌های گذشته بوده، شدت یافتن آلودگی‌هایی است که در محیط اطراف وجود دارد. شاید در شهر‌ها مهمترین عامل ایجاد محیط‌زیست آلوده، آلودگی هوا ناشی از کارخانه‌های موجود در شهر‌ها و حومه، ترافیک شهری، آلودگی‌های صنعتی و آلودگی‌های مراکزی مثل بیمارستان‌ها باشد. محیط‌زیست نه‌تن‌ها بیماری‌های جسمی بلکه بیماری‌های روحی و روانی را هم موجب می‌شود. ثابت شده، در بعضی از بیماری‌های روحی-روانی مثل افسردگی یا اسکیزوفرنی‌ها، آلودگی هوا فرد را مستعد به این بیماری‌ها می‌کند. آلودگی هوا حتی می‌تواند روی جنین در زنان باردار هم تأثیر منفی داشته باشد، بنابراین ضروری است اقداماتی انجام داد تا آسیب‌پذیری در برابر عوامل زیانبار محیط‌زیست را به حداقل رساند و سلامت آحاد جامعه را فزون‌تر کند.

٤ روش برای داشتن روان سالم‌تر

استرس، اضطراب، بی‌خوابی و… همگی نشانه‌هایی از روان ناسالم هستند. در این‌جا راهکار‌هایی برای غلبه بر مشکلات ذهنی که شما می‌توانید با آن‌ها روان خود را تقویت کنید به شما نشان می‌دهیم.

بعد از هر شکست، هدف تعیین کنید: کمال‌گرایی یکی از ویژگی‌های مشترک بیشتر مردم است اگرچه خیلی از آن‌ها در بعضی مسائل زندگی، این کمال‌گرایی را دارند؛ ویژگی‌هایی که مطالعات درباره آن می‌گویند در رده‌های بالا باعث به‌وجود آمدن اختلالات روان و افزایش خطر مرگ می‌شود. تعیین هدف می‌تواند نخستین گام به سوی موفقیت باشد پس برای هر برهه از زندگی‌تان هدفی انتخاب کنید.

از خانه بیرون بزنید: فضای خانه همیشه جایی امن و همراه با آرامش است، اما برای این‌که سلامت روان‌تان را حفظ کنید، بهتر است هرازگاهی از خانه بیرون بزنید و دلیل این پیشنهاد هم این است که مطالعات آکادمی ملی علوم آمریکا در سال٢٠١٥ به این نتیجه رسیده که ٩٠دقیقه راه‌رفتن در طبیعت، باعث کاهش فعالیت ناحیه‌ای از مغز که به قشر کمربندی قدامی معروف است، می‌شود. این ناحیه زمانی که ما به افکار منفی فکر می‌کنیم، فعال می‌شود، البته راه‌رفتن در کنار یک جاده شلوغ نمی‌تواند این ناحیه را آرام کند.

مراقبه را امتحان کنید: مراقبه برای سلامت ذهن بسیار مفید است. یادتان باشد مراقبه به‌طور مستقیم روی مغز تاثیر می‌گذارد، روند نازک‌شدن غشای قدامی مغز را که معمولا با بالارفتن سن اتفاق می‌افتد، کُند می‌کند و فعالیت نواحی از مغز را که اطلاعات مربوط به درد را منتقل می‌کند، کاهش می‌دهد.

ورزش کنید: ورزش نه‌تن‌ها بر سلامت جسم تاثیر مثبت می‌گذارد، بلکه کمک می‌کند شما روان سالم‌تری داشته باشید. فعالیت‌های ورزشی نشانه‌های افسردگی را در افرادی با نارسایی‌های مغزی کاهش می‌دهد و حتی نشانه‌های شیزوفرنی را هم کمرنگ می‌کند.

به مسائل کوچک بها ندهید: ناراحتی‌های روزانه بخشی از زندگی‌اند، اما نباید اجازه دهیم که ما را از پا در‌بیاورند. بهتر است اجازه ندهیم مسائل کوچک روزانه لحظات زندگی ما را خراب کنند، بسیار مهم است، چون لحظات روز‌ها را می‌سازند و روز‌ها سال‌ها را.

٩ نشانه بروز بیماری روانی

مشکلات و بیماری‌هایی که با روان آدمی در ارتباطند در بیشتر مواقع مانند بیماری‌های جسمی، علایم مشخص و بیرونی ندارد، اگرچه این امکان وجود دارد که نشانه‌های بیرونی آن‌ها کمتر شناخته شده باشد، به همین دلیل در ادامه به بعضی از این نشانه‌ها اشاره می‌کنیم:

زیاد دروغ می‌گویید

بیشتر افرادی که در موقعیت‌هایی دروغ می‌گویند، دلایلی شاید ناموجه داشته باشند، مانند فرار از مواجهه با موقعیت‌ها، لطمه‌نزدن به احساسات کسی که دوستش دارند و …، اما این موارد و دلایل در مورد افرادی که به بیماری روان دچار‌ند، صدق نمی‌کند، چون آن‌ها بی‌اختیار و وسواس‌گونه دروغ می‌گویند، بنابراین اگر اغلب درحال دروغگویی هستید و انگیزه‌ای هم برای حمایت از دروغ‌های خود ندارید، ممکن است دچار یک اختلال روان باشید.

اهمیتی به انجام کاری که درست است، نمی‌دهید

شاید این شائبه وجود داشته باشد که بیماران روان با خشونت رفتار می‌کنند، درحالی‌که لزوما اینطور نیست، اما آن‌هایی که احتمالا این اقدامات برای‌شان وجود دارد، بیشتر به دستاورد‌های فردی‌شان توجه دارند تا تاثیر عملکردشان روی دیگران.

اهمیتی به این‌که کلام یا رفتارتان کسی را برنجاند، نمی‌دهید

بیشتر افرادی که با بیماری‌های روان فاصله زیادی دارند و در گروه افراد سالم به حساب می‌آیند، اگر رفتار اشتباهی داشته باشند، احساس گناه می‌کنند، حتی اگر این اشتباه عمدی یا غیرعمد باشد، اما فرد مبتلا به اختلال روان می‌تواند حتی نزدیک‌ترین فرد به خود را آزار بدهد و حتی از نظر فیزیکی با او برخورد کند، بدون این‌که احساس پشیمانی داشته باشد، چون توانایی احساس افسوس و رحم را ندارد.

زود عصبانی می‌شوید

بیماران مبتلا به اختلال روان، تنها کسانی نیستند که زود از کوره درمی‌روند، اما احتمال این‌که واکنش‌های خشمگین نشان دهند و دست به خشونت بزنند، خیلی بیشتر است و به هیچ‌وجه هم احساس پشیمانی نمی‌کنند. ضعف در کنترل خشم، لزوما به معنی ابتلا به اختلال روان نیست، اما اگر معمولا بشدت دیگران را مورد انتقاد قرار می‌دهید و به آن‌ها یورش می‌برید و به‌عنوان «تنبیه» دیگران دست به این رفتار‌ها می‌زنید، این خشم می‌تواند یک پرچم قرمز تلقی شود.

به راحتی سر دیگران شیره می‌مالید

آیا بار‌ها و بار‌ها برای‌تان پیش آمده که به نفع خودتان، دیگران را گول بزنید؟ چه غریبه و چه آشنا؟ چون برای بعضی بیماران مبتلا به اختلال روان خیلی طبیعی و عادی است که با دیگران ارتباطی برقرار کنند که تنها هدف‌شان، کسب منفعتی برای خودشان باشد، حتی به قیمت دغل‌کاری و فریب دادن آنها. حتی برخی از بیماران روان، از گول زدن دیگران لذت می‌برند و برای‌شان نوعی تفریح و سرگرمی است.

همیشه اشتباهات‌تان را تکرار می‌کنید‌

از آنجایی که یک بیمار مبتلا به اختلال روان، اهمیتی به اثر رفتار منفی‌اش بر دیگران نمی‌دهد، دلیلی هم برای ترک آن رفتارش نمی‌بیند. او به خوبی می‌بیند عملکرد اشتباهش چه عواقبی دارد، اما هرگز دست از تکرار آن برنمی‌دارد.

به طرز خطرناکی، رفتار‌ها یا هوس‌های ناگهانی دارید

یک فرد مبتلا به اختلال روان حس همدلی و درک شرایط را ندارد، به همین دلیل بی‌پروا و بی‌ملاحظه است، نمی‌تواند عواقب رفتارهایش را ببیند و برای همین زیاد پیش می‌آید که ناگهانی، بدون فکر و با بی‌دقتی دست به کاری خطرناک بزند، مثلا در بزرگراه، ناگهان سرعتش را کم می‌کند و اصلا هم به پیامد‌های احتمالی‌اش نمی‌اندیشد. آیا شما هم کسی جز خودتان برای‌تان مهم نیست و فکر می‌کنید کسی هم حق ندارد بابت اشتباهات خطرناک‌تان، شما را مجازات کند؟

همیشه بی‌خود و بی‌جهت داستان درست می‌کنید

شاید هیچ دلبستگی عاطفی نداشته باشد، اما به راحتی می‌تواند عواطف و احساسات دیگران را با ماجراسازی‌ها و دروغ‌پردازی‌ها به بازی بگیرد. گاهی واقعا بحران و ماجرای شورانگیزی وجود ندارد تا او را سرگرم کند، بنابراین خودش دست به کار می‌شود. این اتفاق می‌تواند فشار و تنش زیادی در روابط ایجاد کند، این افراد تبدیل به یک آدم سمی برای اطرافیان خود خواهند شد.

دوستی‌های‌تان دوامی ندارد

آدم‌ها دوست ندارند با کسی وقت بگذرانند که فریب‌شان می‌دهد، قابل اعتماد نیست، اهل کمک نیست، آزاردهنده است و عاشق ماجراسازی‌های زجرآور است، بنابراین بسیاری از این افراد برای شکل دادن و برقراری دوستی‌های بلندمدت، مشکلات اساسی دارند، زیرا با هیچ‌کس، دوستانه و صادقانه و صمیمی رفتار نمی‌کنند. اگر شما هم کسی هستید که حتی یک دوست صمیمی ندارید، ممکن است رفتار‌های اجتماعی‌تان نیاز به اصلاح و درمان داشته باشد.

 

 

 

 

 

منبع:فرارو

[ad_2]

Source link