سد شفارود، تهدیدی برای جنگل‌های گیلان/ کتابچه طرح ارزیابی اثرات محیط زیستی فرمایشی است
سد شفارود، تهدیدی برای جنگل‌های گیلان/ کتابچه طرح ارزیابی اثرات محیط زیستی فرمایشی است

[ad_1] اقتصادآنلاین-منصوره محمدی؛ سد شفارود از جمله سدهای در دست ساخت در استان گیلان است که با هدف تامین آب شرب، آب کشاورزی و آب صنایع و همچنین جلوگیری از بروز سیلاب های گیلان و تامین برق از انرژی برق آبی در حال احداث است. استان گیلان رکورددار میزان بارش کشور است و دو بازوی […]

[ad_1]

اقتصادآنلاین-منصوره محمدی؛ سد شفارود از جمله سدهای در دست ساخت در استان گیلان است که با هدف تامین آب شرب، آب کشاورزی و آب صنایع و همچنین جلوگیری از بروز سیلاب های گیلان و تامین برق از انرژی برق آبی در حال احداث است.

استان گیلان رکورددار میزان بارش کشور است و دو بازوی متفاوت در جهت حفظ این استان از خشکسالی و ترسالی در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته است. تامین آب شرب در زمان خشکسالی و جلوگیری از وقوع سیلاب در زمان ترسالی از جمله عواملی است که برای احداث سد شفارود در این استان مطرح شده است. در حالی که مهمترین عامل وقوع سیلاب در استان های شمالی تغییر کاربری اراضی و تخریب و تنک کردن جنگل ها است. اگر بهانه ساخت سد شفارود تامین آب است، مراحل اجرایی این سد که تاکنون به تخریب بخش مهمی از اکوسیستم جنگلی این منطقه منجر شده است، در بلند مدت با تغییر اقلیم باعث وقوع بارندگی های یکباره خواهد شد و نبود درختان در مهار سیلاب، باعث وقوع خسارت و سیلابی گسترده خواهد شد.

ساخت و بهره برداری سد شفارود بر منابع طبیعی گیلان خسارت می زند

دکتر کاووسی اکولوژیست درباره ساخت سد شفارود در مرز استان گیلان و مازندران به اقتصادآنلاین گفت: ساخت سد با ساختگاه آن متناظر است. ایران کشوری در حال توسعه است و به سدسازی و توسعه زیرساخت ها نیاز دارد، اما واقعیت موضوع در مناطق شمالی ایران این است که رویشگاه های بزرگی از گونه های جانوری بکر از جمله شمشاد، ملج، انجیلی، اوجا در نقاط مختلف گیلان و مازندران موجود است که در طول دهه های گذشته با جاده سازی و ساخت و ساز بی رویه کاهش پیدا کرده است.

طبیعی است که ایران به توسعه نیازمند است، اما سدسازی در مرحله ساخت و بهره برداری خسارت زیادی بر منابع طبیعی تحمیل خواهد کرد.

توسعه از قبیل جاده سازی و سدسازی باعث می شود، جاده ها به ترازهای ارتفاعی بالاتر انتقال پیدا کنند، اما نکته اینجاست که آیا مکان یابی جاده های جدید انجام گرفته است؟ تخمین خسارت ناشی از احداث راه های جدید انجام شده است؟ جبران خسارت و مسئولیت انجام این کار بر عهده کدام سازمان است؟ حتی اگر سازمانی مسئولیت پرداخت خسارت را برعهده گیرد، پرداخت خسارت و نحوه هزینه کرد چگونه خواهد بود؟ نظارت بر ساخت و ساز برعهده کیست؟

هیچ نهادی عواقب ناشی از احداث سدشفارد را برعهده ندارد

کاووسی با اشاره به  اینکه در قبول عواقب ناشی از احداث سدشفارود هیچ نهادی وجود ندارد گفت: باید در مراحل ساخت سد و پس از آن زنجیره ای از ارتباطات وجود داشته باشد. برای ایجاد ارتباطات تلاش های بسیاری صورت گرفته است، اما برای پیگیری عوارض ناشی از احداث سد شخص یا نهادی وجود ندارد. مشاور، کارفرما و پیمانکار اصلا علاقه ای برای پذیرش هزینه های ناشی از تخریبی که به منطقه وارد می کنند ندارد.

عواقب ناشی از احداث سد باید از سوی سازندگان سدها پیگیری شود و دغدغه ها به سازمان های مربوطه اعلام شود و میزان خسارت ها دقیقا مشخص گردد. برای مثال باید مشخص گردد چه  تعداد اصله درخت خسارت دیده اند، جایگزین درخت های قطع شده چه هستند و سازمانی که پرداخت خسارت وارده را برعهده میگیرد باید کاملا مشخص گردد.

سدسازی در قالب چارچوب های علمی پیش نمی رود

کاووسی با اشاره به اینکه سدسازی در قالب چارچوب های علمی پیش نمی رود گفت: تا زمانی که به دور از چارچوب ها عمل می شود، هر پروژه سدسازی از جمله سدشفارود آسیب زا است. مرز بین تالش و گیلان، لمیر، شفارود، شاندرمن، دره ماسال، مناطق منحصر به فرد ایران و جهان هستند و ترکیب گونه های درختی موجود در این نواحی در هیچ جای دنیا وجود ندارد. بعضی از این درختان از جمله  پاراسیا پرسیکا و انجیلی، منحصرا متعلق به ایران هستند که در تراز ارتفاعی سد شفارود از بین رفته اند.

محل سدشفارود در منطقه ای است که آخرین بازمانده های منحصر به فرد پاراسیکا پرسیکا و انجیلی و گونه های خاص هیرکانی را در خود جای داده است.

نادیده گرفتن ملاحظات گیاهی و جانوری در مطالعات سدسازی

دکتر کاووسی با اشاره به اینکه مخالف توسعه نیست گفت: ایران کشوری در حال توسعه است و به زیرساخت ها نیاز دارد، اما کوتاهی کارشناسان در بررسی اثرات مخرب این پروژه ها بدون امکان سنجی اصولی باعث این ساخت و سازهای بی رویه می شود.

این در حالی است که کارفرما در پروژه سدسازی مدعی است مطالعات زیست محیطی صورت گرفته و اثرات  مخرب آن بر محیط بررسی شده است. دکتر کاووسی در پاسخ به این ادعا گفت: چه کسی در مطالعات سدسازی 8 معیار جانورشناسی در ساخت سد را مدنظر قرار می دهد؟ در هیچ یک از مطالعات سدسازی این معیار مطرح نشده است.

تمامی گونه های خانواده ارکیداسه در جهان حفاظت شده و در فهرست سرخ حفاظت IUCN هستند و گیاهانی از خانواده ارکیده در دره شفارورد، لمیر، شاندرمن وجود دارند که هیچ برنامه ای برای حفاظت از آنها پس از احداث سد در نظر گرفته نشده است. با از بین رفتن این گونه مهم گیاهی چه کسی جوابگو خواهد بود؟ چه کسی می تواند ضمانت کند، این گونه را در محدوده دیگری پرورش می دهد و تکثیر آن به ثمر خواهد رسید؟

باید اثر سدسازی ها و اقدامات برای حفظ گونه های گیاهی و جانوری این منطقه از قبل مشخص باشد، حفظ این اکوسیستم بی نظیر و با ارزش تضمین شود و سپس به ساخت سد اقدام گردد.

کتابچه طرح اثرات محیط زیستی سدها فرمایشی است

اعتبار مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیست در چه حد است؟ چه سیستم کارشناسی پیگیر این پروژه ها است؟ آیا داده های ما به حدی معتبر هست که با اطمینان به پروژه های سدسازی اقدام کنیم؟

وی با اشاره به اینکه زنجیره کارشناسی در پروژه ها ایراد دارد گفت:  باید از ابتدا تمامی اطلاعات دره ای که سد شفارود در آنجا در حال ساخت است جمع آوری شود و ضمانتی مبنی بر نرسیدن آسیب و یا حداقل خسارت به این منطقه بکر ارائه شود. برای مثال وقتی گونه ای از این منطقه حذف می شود، موقعیت گونه در نقاط دیگر به طور دقیق مشخص شده باشد و برنامه ای برای حفظ و تکثیر در نظر گرفته شود.

 کاووسی در پاسخ به گزارش ارزیابی اثرات سدها که بهانه ای در توجیه سدسازی ها است گفت: گزارش ارزیابی اثرات سدها تنها یک ادعاست که از سوی سازندگان سد مطرح می شود. تنها یک کتابچه طرح نوشته شده است و تاییده آن به صورت فرمایشی گرفته می شود. سازمان محیط زیست را با اعمال زور و فشار مجاب کردند تا در حد یک کمیسیون سه نفره تائیدیه محیط زیستی احداث سد را بدهد. لابی گری ها سازمان محیط زیست را مجبور می کند تا طرح را اجرا شده تلقی کند. در حالی که سدسازی به یک برنامه مدیریت محیط زیستی نیاز دارد که تاکنون هیچکدام در ایران اجرایی نشده اند.

سد شفارود

[ad_2]

Source link