[ad_1] ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ – ۰۶:۵۲ روشهای فرزندپروری در سراسر جهان سه هدف اصلی دارند: تضمین سلامت و امنیت کودکان، آماده سازی کودکان برای زندگی به عنوان بزرگسالانی مولد و انتقالهای ارزشهای فرهنگی به آنها. رابطه باکیفیت والد – فرزند، برای رشد سالم کودک حیاتی است. مسئولیتهای مهم در فرزند پروری مطالعات بی شمار نشان […]
[ad_1]
۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ – ۰۶:۵۲
روشهای فرزندپروری در سراسر جهان سه هدف اصلی دارند: تضمین سلامت و امنیت کودکان، آماده سازی کودکان برای زندگی به عنوان بزرگسالانی مولد و انتقالهای ارزشهای فرهنگی به آنها. رابطه باکیفیت والد – فرزند، برای رشد سالم کودک حیاتی است.
مطالعات بی شمار نشان میدهند وقتی والدین در روش فرزند پروری خود، گرما و حساسیت را با انتظارات رفتاری واضح ترکیب میکنند، کودکان بیشترین سازگاری را نشان میدهند؛ بنابراین، نقشهای کلیدی والدین عبارت اند از: مراقبت (نشان دادن پذیرش و محبت)، ثبات (فراهم کردن یک محیط پایدار)، حق انتخاب دادن (اجازه به کودک در جهت مستقل شدن) و پیامدها (اعمال پیامد برای انتخابها، چه مثبت و چه منفی).
عشق و محبت یکی از نیازهای اساسی کودکان است و شالوده شخصیت کودک را بنا میکند. مطالعات بی شماری نشان داده اند که کودکانی که دلبستگی قوی تری با والدین خود دارند در هر زمینهای از شایستگی و تاب آوری بیشتری برخوردارند. دادن عشق و محبت به کودک مثل آب دادن به گیاه است که باعث میشود ریشههای آن بزرگ، محکم و بادوام شود و این امر به کودک قدرت میدهد که عملکرد خوبی در مقابل مشکلات زندگی نشان دهد. ابراز عشق به کودک علاوه بر در آغوش گرفتن و بوسیدن او، شامل دوست داشتن بی قید و شرط کودک نیز میشود. والدین لازم است فارغ از چگونگی رفتار و مهارتها فرزندانشان، به آنها عشق بورزند.
مراقبت از کودک به معنی حفظ او از موقعیتهای خطرناک از طریق فراهم کردن قوانین برای فرزند، شناخت محیط مهد کودک یا مدرسه او و آموزش کودک در مورد افراد غیر قابل اعتماد انجام میشود. همچنین، لازم است والدین محتوایی که کودک در رسانهها تماشا میکند و همچنین میزان استفاده از تلویزیون، اینترنت یا بازیهای ویدئویی را کنترل کنند تا از این طریق کودک در معرض محتوای غیر اخلاقی این رسانهها از جمله خشونت، عدم صداقت و بی بند و باری قرار نگیرد. تربیت جنسی کودکان نیز توسط والدین، به منظور اطمینان حاصل کردن از سلامت جنسی فرزند خود صورت میگیرد.
از آنجایی که برای کودکان فرایند یادگیری شامل درونی کردن، تمرین دوباره و تکرار است (درست مثل ۴ = ۲ + ۲)، بنابراین آنها برای یادگیری نیاز به تکرار و تمرین دارند. وقتی والدین در واکنشهای خود به کودک، ثبات داشته باشند، کودکان میفهمند چه چه چیزی در انتظار آنها است در نتیجه وقتی بشقاب غذایشان را به زمین میاندازند یا زمان خواب است میتوانند واکنش والدین را پیش بینی کنند. در نهایت آنها احساس امنیت پیدا کرده و در نتیجه انتخابهای بهتری در زندگی خواهند داشت.
بعلاوه، حق انتخاب دادن به کودک به او کمک میکند که برای زندگی آماده شود. تصمیم گیری، بعدی مهم از اعتماد به نفس است. وقتی کودک تصمیمی میگیرد و آن تصمیم به خوبی پیش میرود احساس غرور کرده و این امر به بالا بردن اعتماد به نفس کودک کمک میکند. همچنین در این صورت، مهارتهای تصمیم گیری و مسئولیت پذیری کودک نیز تقویت میشود. او یاد میگیرد که جزئی از فرایند تصمیم گیری بوده و انتخاب کردن دارای پیامدهایی است که مدیریت آنها به عهده خودش است.
از سوی دیگر، قانون گذاشتن برای کودک نیز جزء مسئولیتهای بسیار مهم والدین است. وقتی در خانه قوانین وجود داشته باشد کودکان به دلیل ثبات در محیط احساس امنیت کرده و همچنین میدانند که کسی برای راهنمایی و مراقبت از آنها وجود دارد و در نتیجه هنگام ورود به جامعه دچار مشکلات کمتری میشوند. نظم و انضباط خوب به بچهها میآموزد که چگونه انتخابهای بهتری داشته باشند. به عنوان مثال، وقتی کودک امتیاز دوچرخه سواری را به دلیل انجام دوچرخه سواری در خیابان از دست میدهد یاد میگیرد دفعه بعد چگونه انتخاب ایمن تری داشته باشد. وقتی پیامدهای مناسبی برای رفتارهای کودک وجود داشته باشد آنها از اشتباهات خود یاد میگیرند.
در کنار همه مواردی که تا به اینجا ذکر شد، رابطه والد و کودک نیز امری مهم در فرزندپروری است که نباید از آن غافل شد. همه والدین میخواهند فرزندان شاد و موفقی داشته باشند و این مسئله بیشتر از همه با کیفیت رابطه والدین با کودک مرتبط است. کودکانی که رابطه سالمی با والدین خود دارند بیشتر احتمال دارد که با دیگران رابطه مثبتی برقرار کنند. آنها میتوانند دوستی و رابطههای امنی با همسالان خود داشته باشند. همچنین این کودکان در مواجهه با استرس، شرایط دشوار و لکنت زبان، تنظیم هیجانی موثرتری داشته و در اجتماع و مدرسه، عملکرد بهتری از خود نشان میدهند.
منبع:بهداشت نیوز
[ad_2]
Source link