[ad_1] حدود سه سال پیش، فیلم «چهرههای پنهان» در سینماهای آمریکا و اروپا و برخی کشورهای دیگر اکران شد. فیلمی دربارهی داستان واقعی زندگی ۳ زن سیاهپوست که در سالهایی که تبعیض نژادی علیه سیاهان بیداد میکرد، در اداره کل ملی هوانوردی و فضا (ناسا) به عنوان مهندس و سرپرست و «کامپیوتر» کار میکردند. فیلمی […]
[ad_1]
در این فیلم کاترین جانسون، یکی از زنان ریاضیدانی بود که در ناسا به عنوان «کامپیوتر» کار میکرد. کاترین جانسون، یکی از بیش از ۸۰ زنی بود که در طی چند دهه (از ۱۸۸۵ بهبعد) در ناسا بهعنوان «کامپیوتر» استخدام شده بودند و کار محاسباتی انجام میدادند.
چهل سال قبل از آنکه زنان در آمریکا حق رای کسب کنند، اولین گروه زنان ریاضیدان ابتدا به استخدام «رصدخانه کالج هاروارد» درآمدند. کار اصلی این گروه از زنان این بود که تصاویر ابتدایی را که از ستارهها و سیارهها گرفته شده بود، مطالعه و بررسی کنند. بسیاری از اولین دانستههای بشر درباره سیارههای دیگر و ستارهها، حاصل مطالعه و زحمت این زنان است که هیچوقت بابت این کشفها اعتباری ندیدند. برخلاف مردان ستارهشناس، نام هیچ یک از این زنان بر سیارهها و ستارهها گذاشته نشد. تا همین چند سال قبل، مجموع دانستهها و اطلاعات درباره کار باارزش این زنان نیز بسیار اندک و مهجور بود.
ویلیامینا فلمینگ ایستاده در وسط در میان زنان «کامپیوتر»
در سال ۱۸۸۱ فلمینگ «سحابی سراسب» را کشف کرد. این سحابی که ۱۵۰۰ سال نوری با زمین فاصله دارد، در شرقیترین نقطه صورت فلکی شکارچی (ستاره نطاق) قرار گرفته است. وقتی سحابی سراسب کشف شد، مردان دیگری که در رصدخانه کار میکردند، کشف مهم فلمینگ را نادیده گرفتند. چندسال بعد، یکی از این مردان متخصص نجوم، سراغ کشف مهم و نادیده گرفته شده فملینگ رفت و این کشف را به اسم خود جا زد. حالا که یک مرد این کشف را اعلام میکرد، همه او را تشویق و تحسین کردند و تمام اعتبار کار به نام این مرد زده شد. سالها گذشت تا محققان و مورخان فهمیدند که این کشف، کار فلمینگ بود و بس.
هنریتا سوآن لویت، از زنان دیگری بود که نقشی به غایت مهم داشت. او کسی است که «قانون لویت» را کشف کرد. کشف مهمی که برای اولینبار به نجومشناسان این امکان را داد که فاصله در فضا را اندازهگیری کنند که گامی بسیار کلیدی و مهم در فهم بیشتر فضا بود. او خوششانسی بیشتری داشت، دستکم کشف مهماش به نام کس دیگری ثبت نشد و اسمش بر کشف کلیدیاش ثبت شد.
لیندسی اسمیت زرول، زنی که سرپرستی تیم تحقیق درباره تاریخ پنهان این زنان را برعهده دارد، میگوید انقدر حجم دادهها دربارهی این زنان اندک بود که در ابتدای کار جز مشتی حروف اول اسم و فامیل چیز زیادی در چنته نداشتند. گزارشهای کوتاهی که میگفا «آ. دال» در تحقیق به فلان نتیجه مهم رسید، «ب. م» توانست فلان نظریه را پیش ببرد.
به تدریج در انبارهای غبارگرفته بایگانی، نزدیک به ۳۰ جعبه اسناد و دفترچه و برگه پیدا کردند که درباره تاریخ به فراموش سپردهشده کار مهم این زنان بود. حتا مسئولان بایگانی هم نمیدانستند که در این قسمت متروک، بخشی از تاریخ غبار گرفته و پاک نادیده گرفته شده است.
لیندسی روزی در زیرورو کردن و غبارروبی از بایگانی، به دفترچهای دستنویس برخورد که تاریخ ۱۹۷۳ را داشت. در این سال فردی بهنام جو تیمکو با همکاری زنی به نام ریچل، به دنبال این رفته بودند که بخشی از اطلاعات زنان شاغل در رصدخانه را ثبت کنند. این تنها سند مهمی است که به گروه تحقیق کمک کرد تا دستکم بالاخره اسامی بسیاری از این زنان را بفهمند و سرنخهای اولیه را به دست بیاورند تا درباره تاریخ این زنان پژوهش جدیتر کنند.
سالها بعد از کارهای مهم زنان «کامپیوتر» بالاخره قرار است این زنان دیده شوند، ثبت شوند و بخشی از تاریخ رسمی علوم فضایی و هوانوردی و نجوم باشند. پروژهی دیجیتال کردن دادهها و اطلاعات و کار این زنان به خوبی پیش میرود و بالاخره تاریخچه کوتاه کار و تصاویر این زنان کمکم در موزههای هوا و فضا در آمریکا جا میگیرد. زنانی که «همیشه و از ابتدا» بخشی از تاریخ هوانوردی و نجوم بودند، در ساختمانها و آزمایشگاهها بودند، کار میکردند و جان میکنند و دیده نمیشدند
[ad_2]
Source link