[ad_1] سرویس سیاسی فردا؛ محمدعلی مسعودی*: در اردیبهشت ماه امسال که معادل با ماه میمیلادی است، زمان تمدید توقف تحریمها (ویو تحریمها) فرامیرسد و دوباره بحثهای مربوط به تمدید شدن یا نشدن توسط ترامپ در حال اوج گیری است. در ایام مذاکرات هستهای به اسم اینکه تحریمهای مهم ریشه در قوانین کنگره دارند و طرفهای […]
[ad_1]
در ایام مذاکرات هستهای به اسم اینکه تحریمهای مهم ریشه در قوانین کنگره دارند و طرفهای مذاکره کننده هم علاقهای ندارند کنگره را درگیر مذاکره کنند (از ترس اینکه کنگره مانعی برای رسیده به توافق باشد) طرفین قبول کردند در محدوده اختیارات دولت آمریکا توافق کنند و لذا از حق توقف موقت رئیس جمهور آمریکا طبق قوانین آمریکا بهره بردند. در قوانین تحریمی ایران حالات مختلفی برای این کار در نظر گرفته شده بود، هو توقف موقت ۱۸۰ روزه بود و هم توقف موقت ۱۲۰ روزه، که برای اجرای برجام قرار شد هر ۱۲۰ روز یک بار رئیس جمهور آمریکا دست به قلم شود و تحریمها را موقتا متوقف کند. راهبرد اشتباهی بود که ابزاری برای طرف مقابل ایجاد شود که هر ۱۲۰ روز یکبار یک تنش را به جامعه ایران منتقل کند. ترامپ هم به خوبی از ظرفیت این سازوکار دارد استفاده میکند. به طوری که روز بعد از تمدید توقف تحریم، تحلیلگران صحبت از اینکه در نوبت بعدی آیا امضای ترامپ تکرار میشود یا نه صحبت میکنند.
از همان ابتدای اجرای برجام تمدید توقف تحریمها بهانهای شد برای دولت آمریکا که برای ایران نقشه بکشد. اولین روز اجرای برجام که همزمان با اولین امضای اوباما برای توقف موقت تحریمها بود همراه شد با افزایش افراد و نهادهای ایرانی تحریمی و پس از آن هم هر ۱۲۰ روز یکبار این اتفاق میافتاد.
ترامپ هم هرچند در ظاهر با اوباما فرق میکند و شاخ و شانه زیادی میکشد و چندین بار گفته که از توافق برجام خارج میشود،، اما تا الان که بیش از یک سال از قدرت گرفتنش میگذرد، همان راهی را رفته که اوباما رفت. ترامپ هم هر ۱۲۰ روز یکبار توقف موقت تحریمها را امضا کرده و همزمان تعدادی فرد و نهادی ایرانی را به لیست تحریم اضافه کرده است. ترامپ و اوباما در مواجهه با برجام هیچ فرقی عملی ندارند و تنها سروصدای ترامپ بیشتر است. ترامپ مثل تاجری پرسروصدا به دنبال افزایش سود است.
در دوره ۱۲۰ روزهای فعلی که در اردیبهشت ماه به پایان میرسد، اخبار متنوعی به گوش میرسد. ترامپ با تغییر برخی چهرههای مهم در دولتش تلاش کرده است پیام روشنی را به مخاطبان خود منتقل کند. تغییر تیلرسون و مک مستر که معروف به حمایت از برجام بودهاند و جایگزینی آنها با افرادی که کاملا ضد برجام هستند معنای مشخصی برای تحلیلگران دارد. به نظر ترامپ طبق قاعده «بازی جوجه» (Chicken game) میخواهد طرف مقابل (ایران و اروپاییها) قبول کنند که ترامپ با سرعت زیاد و بدون ترس به نقطه برخورد نزدیک میشود و اگر تسلیم خواست او نشوند برخورد حتمی است. اروپاییها که راحت بازی ترامپ را پذیرفتند و با او همبازی شدند. الان تمرکز روی ایران است که آیا این بازی را میپذیرد یا نه.
اما لازم است به این نکته توجه شود که برجام برای آمریکا بسیار ارزشمند است بسیار بیشتر از ارزشمندی آن برای ایران. برجام مانعی اساسی برای اجرای سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران نیست. آمریکا در همین دوسال توانسته فشار تحریمی را علیه ایران افزایش دهد بدون آنکه متهم به نقض برجام شده باشد. همین الان نیز توانسته اروپاییها را با خود همراه کند برای اعمال تحریمهای بیشتر بدون آنکه از برجام خارج شده باشد و یا آن را نقض کرده باشد. از این نظر وضعیت همانند سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ است. صریحتر میشود آنکه برای آمریکا تا زمانی که جایگزین بهتری از برجام وجود نداشته باشد، برجام را به هم نخواهد زد. این قانون نظام سلطه است که داشتن ارتباط با کشور هدف بهتر از نداشتن ارتباط و تعامل است. بدون برجام آمریکا نمیتواند فعالیتهای هستهای ایران را زیر نظر داشته باشد. بدون برجام تحریمهای آمریکا هوشمندی خود را از دست میدهد و نمیتواند به افزایش شکاف اجتماعی در ایران منجر شود.
طبیعی است که ترامپ با سروصدا بخواهد تهدیدهای خود را باورپذیر کند. همچنین طبیعی است بدون نقض برجام فشار تحریمها را روی ایران افزایش دهد. ظرفیتهای قانونی لازم را هم در اختیار دارد. قانون کاتسا دستان دولت آمریکا برای افزایش فشار روی ایران را بسیار باز کرده است. هنوز وزارت خزانهداری آمریکا قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء را در لیست تحریم با برچسب حامی تروریسم به روزرسانی نکرده است. طرح جدید کنگره برای تحریم کردن شرکتهایی که سپاه در آنها کمتر از ۵۰ درصد سهم دارد نیز اگر تصویب شود اختیارات بیشتری به دولت آمریکا میدهد.
در کنار افزایش فشار تحریمها به نظر میرسد آمریکا روی ناآرامیهای داخلی ایران نیز حساب ویژه باز کرده است. حوادث دی ماه سال گذشته برای آنها طعم خوبی داشته و احتمال آنکه به دنبال تکرار آن باشند زیاد است. برای نمونه رودی جولیانی مشاور ترامپ در جلسه منافقین که در واشنگتن برگزار شد میگوید: که ایالات متحده آمریکا و دونالد ترامپ «حمایت نامحدودی» از اغتشاشها در ایران دارند و همچنین ابراز امیداوری کرد که ایران شاهد اغتشاشهای مشابه اغتشاشهای دیماه شود. او به گروهک ضد انقلاب منافقین قول داد که ایالات متحده آمریکا تمامی ابزارهای لازم برای ایجاد اغتشاش از جمله «دسترسی سریع به اینترنت و انتقال صدای آنها به همه دنیا» را فراهم خواهد کرد.
در داخل هم برخی از چهرههای سیاسی و اقتصادی نیز صحبت از بازگشت اغتشاشات دی ماه میکنند که بسیار محل تامل است. برخی از چهرههای اقتصادی که نزدیک به دولت هم هستند و وضعیت اقتصادی را به خوبی درک میکنند (خودشان در ایجاد این وضعیت سهم داشتهاند) گفتهاند: اگر تظاهرات مردم را در دی ماه شاهد بودیم، هم هشدار این است که ممکن است بیشتر و بزرگتر شود و ابعاد وسیعتری به خود بگیرد. مسائلی که در مقیاس کوچک میبینیم، به ما علامت آماده باش میدهند. ممکن است دفعه بعد فرصت در اختیار شما نباشد و اگر همینطور ادامه دهیم و در همین روند پیش برویم، در معرض خطر خواهیم بود.
پس به نظر برای اردیبهشت ماه علاوه بر آنکه برای کم اثر شدن فشارهای اقتصادی ناشی از افزایش تحریمها فکر کرد باید برای مدیریت فضای داخلی کشور نیز تدبیر کرد. ریشه هر دو اینها نیز مساله اقتصاد است که باید با توجه به تواناییهای درونی کشور مشکلات آن را برطرف کرد. امید است دولت و سایر مسولان تصمیمگیر این وضعیت را درست درک کنند.
[ad_2]
Source link